راهنمای کامل اختلال فلج مغزی در کودکان
فلج مغزی چیست؟
فلج مغزی (CP) اختلالی عصبی است که به طور معمول به صورت مشکلاتی در تون عضلانی، وضعیت بدن یا حرکت بروز میکند. این وضعیت ناشی از آسیب به مغز در دوران رشد جنینی یا مشکلات دیگری است که بر نحوه توسعه مغز تأثیر میگذارد. علائم و نشانههای فلج مغزی در اوایل دوران کودکی ظاهر میشوند و شدت آنها میتواند در افراد مختلف بسیار متفاوت باشد.
اصلیترین اثر فلج مغزی، اختلال در کنترل حرکت عضلات است (که این اختلالات را بهعنوان اختلالات حرکتی میشناسند). این وضعیت همچنین ممکن است بر بخشهای دیگری از مغز که وظایف خاصی را کنترل میکنند تأثیر بگذارد، اما همیشه این اتفاق نمیفتد. ابتلا به فلج مغزی به معنای اختلال ذهنی نیست و افراد مبتلا به این وضعیت ممکن است کاملاً تواناییهای ذهنی طبیعی داشته باشند.
انواع فلج مغزی
انواع فلج مغزی به سه دسته اصلی تقسیم میشوند:
- اسپاستیک. این نوع شامل گرفتگی و انقباض غیرارادی عضلات است.
- دیسکینتیک. این نوع مشکلاتی را در کنترل عضلات و حرکات غیرارادی ایجاد میکند.
- مختلط. ترکیبی از علائم هر دو نوع اسپاستیک و دیسکینتیک است.
علاوه بر این، فلج مغزی به انواع فرعی تقسیم میشود که بر اساس الگوهای نواحی تحت تأثیر بدن طبقهبندی میشوند:
- دایپلژی. پاها بیشتر از بازوها تحت تأثیر قرار میگیرند.
- کوادریپلژی. تمامی اندامها درگیر هستند.
- همیپلژی. یک طرف بدن (چپ یا راست) بیشتر از طرف دیگر تحت تأثیر قرار میگیرد.
- مونوپلژی. تنها یک اندام تحت تأثیر قرار دارد.
- پاراپلژی. پاها تحت تأثیر قرار میگیرند.
این دستهبندیها به پزشکان کمک میکنند تا درمان و مدیریت بهتری برای افراد مبتلا به فلج مغزی فراهم کنند.
فلج مغزی چقدر شایع است؟
فلج مغزی بهطور کلی بیماری نادری محسوب میشود. در هر سال، بین 5500 تا 13100 نوزاد در ایالات متحده با این وضعیت به دنیا میآیند. تحقیقات نشان میدهند که تا سال 2019، بیش از 1 میلیون بزرگسال در آمریکا با فلج مغزی زندگی میکردند و پیشبینی میشود که این آمار همچنان در حال افزایش باشد.
علائم
علائم فلج مغزی میتوانند بسیار متنوع باشند و هم شامل مشکلات حرکتی و هم نشانههای غیرحرکتی شوند. برخی از این نشانههای غیرحرکتی عبارتاند از:
- تفاوت در اندازه سر. سر ممکن است بهطور غیرعادی کوچک (میکروسفالی) یا بزرگ (ماکروسفالی) باشد.
- تحریکپذیری. نوزادان مبتلا به فلج مغزی ممکن است بهطور مکرر بداخلاق یا تحریکپذیر باشند.
- عدم تعامل اجتماعی. نوزادان و کودکان مبتلا به فلج مغزی ممکن است نسبت به اطرافیان واکنش نشان ندهند.
- هیپوتونی. کمبود تون عضلانی که باعث میشود اعضای بدن بهطور «شل» به نظر برسند، این وضعیت معمولاً در ابتدا رخ داده و ممکن است بعدها به اسپاستیسیتی یا دیستونی تبدیل شود.
- تأخیر در رشد. کودکان ممکن است در دستیابی به نقاط عطف رشد، مانند حرکت یا دیگر تواناییها، تأخیر داشته باشند.
نمونههایی از علائم حرکتی مرتبط با فلج مغزی شامل موارد زیر هستند:
- اسپاستیسیته. سفتی در بازوها و پاها که خم شدن یا استفاده از آنها را دشوار میکند.
- حرکات ناهماهنگ. این حرکات ممکن است غیرعادی و ناپایدار به نظر برسند.
- حرکات آهسته و پیچشی. برخی افراد ممکن است حرکاتی داشته باشند که به نظر میرسد در حال پیچش و چرخش آهسته است.
- حرکات پرتابگونه یا ناآرام. ممکن است فرد به شکلی ظاهر شود که انگار در حال پرتاب کردن، بیقراری یا حتی رقصیدن است.
- دیستونی. اسپاسمها یا انقباضات ماهیچهای که ممکن است باعث ایجاد حالتهای ناراحتکننده یا دردناک شوند.
چه چیزی موجب فلج مغزی میشود؟
فلج مغزی به دلیل آسیب به بخشهایی از مغز که وظیفه کنترل حرکت را بر عهده دارند ایجاد میشود. این آسیبها میتوانند علاوه بر تأثیرگذاری بر حرکت، مشکلات دیگری نیز ایجاد کنند. علت این آسیبها میتواند متنوع باشد و در مراحل مختلفی رخ دهد.
این آسیبها ممکن است در طول دورههای مختلف، مانند پیش از تولد، حین تولد یا پس از آن اتفاق بیفتند. بیشترین موارد (حدود 80 درصد) مربوط به آسیبهای پیش از تولد است. عوامل پس از تولد نیز حدود 10 درصد از علل را شامل میشوند.
علل قبل و حین زایمان که ممکن است منجر به فلج مغزی شوند عبارتاند از:
- زایمان زودرس (نارس). تولد قبل از کامل شدن دوره بارداری که میتواند رشد مغز را مختل کند.
- ناهنجاریهای مادرزادی. اختلالات در رشد مغز جنین که میتواند به فلج مغزی منجر شود.
- عفونتهای سیستم عصبی مرکزی. مانند عفونتهای مغز یا نخاع که میتواند آسیبهای جدی وارد کند.
- سکته مغزی جنینی. سکتهای که بر مغز در حال رشد جنین تأثیر میگذارد.
- عوامل ژنتیکی. اختلالات ژنتیکی که میتوانند رشد طبیعی مغز جنین را تحت تأثیر قرار دهند.
- کمبود جریان خون یا اکسیژن به مغز جنین. وضعیتی که میتواند باعث آسیبهای جدی به مغز شود.
- کرنایکتروس. آسیب مغزی ناشی از تجمع بیلیروبین در خون.
- آسپیراسیون مکونیوم. ورود مکونیوم (اولین مدفوع نوزاد) به ریه که میتواند مشکلات تنفسی ایجاد کند.
- هیپوگلیسمی نوزاد. کاهش قند خون نوزاد که ممکن است باعث آسیب به مغز شود.
علل پس از تولد فلج مغزی ممکن است به دلیل رویدادهای دیگری رخ دهد. این دلایل اغلب به آسیبهای فیزیکی مرتبط هستند، اما علل احتمالی دیگری نیز وجود دارند که شامل موارد زیر میشوند:
- صدمات تصادفی. مانند تصادف یا ضربه شدید که ممکن است به مغز آسیب برساند.
- آزار جسمی. خشونتهای فیزیکی که میتواند باعث صدمه به مغز و ایجاد فلج مغزی شود.
- خفگی. عدم دسترسی کافی به اکسیژن که به مغز آسیب میرساند.
- عفونت، سکته مغزی یا خونریزی مغزی. این اتفاقات ممکن است در ماههای اولیه زندگی رخ دهند و به مغز آسیب وارد کنند.
- زردی و کرنیکتروس. زردی شدید و تجمع بیش از حد بیلیروبین در خون که میتواند به آسیب مغزی منجر شود.
عوامل متعددی وجود دارند که میتوانند خطر فلج مغزی را افزایش دهند. برخی از این عوامل عبارتاند از:
- زایمان زودرس. نوزادانی که قبل از هفته 28 بارداری متولد میشوند، در معرض بیشترین خطر ابتلا به فلج مغزی هستند.
- وزن کم هنگام تولد. نوزادانی با وزن کمتر از 1.5 کیلوگرم (3.3 پوند) بیشتر در معرض این خطر قرار دارند.
- مصرف مواد. استفاده از مواد مضر توسط فرد باردار میتواند بر رشد جنین تأثیر منفی بگذارد.
- بیماریهای بارداری. بیماریهایی مانند پرهاکلامپسی (افزایش فشار خون و آسیب به اعضای بدن) میتوانند خطر فلج مغزی را افزایش دهند.
- چندقلویی. بارداریهایی که شامل دوقلو، سهقلو یا بیشتر هستند، با خطر بالاتری همراهند.
- عفونتهای بارداری. عفونتهایی که جفت یا مایع آمنیوتیک را تحت تأثیر قرار میدهند نیز میتوانند به مشکلاتی در رشد مغز جنین منجر شوند.
بیماریهای ناشی از فلج مغزی
فلج مغزی میتواند با سایر بیماریها و عوارض مرتبط با عملکرد مغز همراه باشد. این بیماریها اغلب ناشی از همان آسیب مغزی هستند که باعث فلج مغزی میشوند.
نمونههایی از این عوارض شامل موارد زیر هستند:
- تشنج و صرع. افراد مبتلا به فلج مغزی بیشتر در معرض ابتلا به این شرایط قرار دارند.
- ناتوانی ذهنی. بسیاری از مبتلایان به فلج مغزی ممکن است درجاتی از ناتوانی ذهنی را تجربه کنند.
- مشکلات ارتباطی. آسیب مغزی میتواند بر توانایی فرد در صحبت کردن یا درک زبان تأثیر بگذارد.
- مشکلات بینایی و شنوایی. نقصهای حسی نیز ممکن است در کنار فلج مغزی ظاهر شوند.
- بیماریهای استخوان و عضله. ناهنجاریهایی در رشد عضلات و استخوانها میتوانند منجر به مشکلات حرکتی بیشتر شوند.
- مشکلات تغذیهای. برخی از افراد با فلج مغزی ممکن است به دلیل مشکلات بلع، دچار کمبود تغذیهای شوند.
- اختلالات رفتاری. تغییرات رفتاری و مشکلات احساسی نیز ممکن است همراه با فلج مغزی دیده شوند.
تشخیص
فلج مغزی معمولاً از طریق ترکیبی از روشها و ابزارهای تشخیصی شناسایی میشود. ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی معمولاً در معاینات منظم کودکان، بهویژه در جلسات با پزشکان اطفال، متوجه نشانههای اولیه فلج مغزی میشوند. گرچه ممکن است پزشک قبل از 12 ماهگی به فلج مغزی مشکوک شود، معمولاً تشخیص قطعی تا زمانی که کودک به سن 18 تا 24 ماهگی برسد، انجام نمیشود.
تشخیص فلج مغزی شامل معاینه فیزیکی و عصبی دقیق، استفاده از چکلیستهای ارزیابی تخصصی و انجام تصویربرداریهایی مانند اسکنهای مغزی و امآرآی است. همچنین ممکن است در صورت وجود علائم دیگر، آزمایشهای اضافی برای تعیین دقیقتر وضعیت کودک توصیه شوند. پزشک با توجه به شرایط کودک شما، نوع و علت آزمایشها را توضیح خواهد داد.
درمان
فلج مغزی درمان قطعی ندارد، اما علائم و عوارض آن قابل مدیریت است. درمان بر اساس شدت و علائم خاص فرد و تأثیر آنها بر زندگی روزمره انجام میشود و معمولاً شامل رویکردی چندجانبه با مشارکت متخصصان مختلف است. روشهای درمانی معمول برای فلج مغزی عبارتاند از:
- داروها. این داروها میتوانند علائمی مانند تشنج، اسپاستیسیتی و سایر اثرات مرتبط با فلج مغزی را کاهش دهند. نوع داروها به علائم و شرایط خاص بیمار بستگی دارد و ممکن است شامل داروهای ضد تشنج، شلکنندههای عضلانی یا داروهای درمان اختلالات روانی باشد.
- جراحی. جراحیها ممکن است برای کاهش اسپاسمهای عضلانی، کاشت پمپهای دارویی برای ارائه مداوم دارو، یا اصلاح مشکلات اسکلتی مانند مفاصل و ستون فقرات انجام شود. در مواردی، از محرکهای الکتریکی مغز نیز برای تعدیل فعالیتهای مغزی استفاده میشود.
- فیزیوتراپی و کاردرمانی. این نوع درمانها به بهبود قدرت بدنی، تحرک و یادگیری نحوه انجام کارهای روزمره کمک میکند. افراد مبتلا به فلج مغزی با تمرینات تخصصی تواناییهای عملکردی خود را بهبود میبخشند.
- گفتاردرمانی. بسیاری از افراد مبتلا به فلج مغزی در برقراری ارتباط مشکل دارند. گفتاردرمانی به بهبود تواناییهای زبانی و ارتباطی آنها کمک میکند.
- درمان سلامت روان. افراد مبتلا به فلج مغزی ممکن است با چالشهای روانی مانند افسردگی یا اضطراب مواجه شوند. مشاوران یا درمانگران میتوانند به بهبود سلامت روان و مقابله با این مسائل کمک کنند.
- حمایت اجتماعی و آموزشی. افراد مبتلا به فلج مغزی ممکن است به کمکهای اضافی در مدرسه یا زندگی روزمره نیاز داشته باشند. مددکاران اجتماعی و متخصصان آموزش میتوانند برنامههای حمایتی مناسب را فراهم کنند.
این روشها به هر بیمار کمک میکنند تا به بهبود کیفیت زندگی خود و مدیریت بهتر وضعیت بپردازد.
پیشگیری از فلج مغزی
فلج مغزی معمولاً به دلایل غیرقابل پیشبینی اتفاق میفتد و به طور کلی قابل پیشگیری نیست. با این حال، برخی اقدامات میتوانند خطر ابتلای نوزاد به فلج مغزی را به دلایل خاص کاهش دهند:
- سولفات منیزیم برای نوزادان نارس. این دارو میتواند به کاهش خطر فلج مغزی در نوزادانی که قبل از هفته 32 بارداری متولد میشوند کمک کند. سولفات منیزیم باعث بهبود جریان خون در نوزادان میشود و خطر آسیب مغزی ناشی از کمبود اکسیژن و خون را کاهش میدهد.
- سرمادرمانی برای نوزادانی که دچار خفگی شدهاند. نوزادانی که به موقع متولد شدهاند ولی خفگی را تجربه میکنند، ممکن است در معرض خطر فلج مغزی باشند. سرد کردن بدن یا سر کودک به مقدار 2 درجه سانتیگراد (یا 3.6 فارنهایت) ممکن است از آسیب مغزی ناشی از کمبود اکسیژن جلوگیری کند.
- کافئین تجویزی برای نوزادان نارس. شکل دارویی کافئین میتواند به تحریک تنفس نوزادان نارس کمک کند و تحقیقات نشان دادهاند که این درمان میتواند خطر ابتلا به فلج مغزی را نیز کاهش دهد.
- کورتیکواستروئیدها در هنگام زایمان زودرس. این داروها به رشد سریعتر ریههای نوزادان نارس کمک میکنند و ممکن است خطر فلج مغزی را کاهش دهند.
طول مدت فلج مغزی
فلج مغزی اختلالی مادامالعمر است که معمولاً قبل، در حین، یا بلافاصله پس از تولد شروع میشود و به دلیل آسیب به مغز در دوران رشد ایجاد میگردد. این وضعیت به مرور زمان بهبود نمییابد و فرد برای همیشه با آن زندگی میکند.
چگونه از خود مراقبت کنم؟
اگر به فلج مغزی مبتلا هستید، توانایی شما در مراقبت از خود به شدت بیماری و نحوه تأثیر آن بر عملکرد روزانهتان بستگی دارد. اگر فلج مغزی شما خفیف یا متوسط است، ممکن است بتوانید تا حدودی بهطور مستقل از خود مراقبت کنید. اما در موارد متوسط تا شدید، احتمالاً به کمک یا مراقبت مادامالعمر نیاز خواهید داشت.
فلج مغزی به شدت متغیر است و علائم آن در هر فرد متفاوت به نظر میرسد. به همین دلیل، بهترین راه برای تصمیمگیری درباره نحوه مراقبت از خود (یا فرد تحت مراقبت شما) این است که از یک ارائهدهنده مراقبتهای بهداشتی راهنمایی بگیرید. پزشک یا متخصص مرتبط میتواند توصیههایی ارائه دهد که به طور خاص با شرایط و نیازهای شما مرتبط باشد.
چه سؤالاتی باید از ارائهدهنده مراقبتهای بهداشتی خود بپرسم؟
اگر فرزند شما فلج مغزی دارد، برخی از سؤالاتی که ممکن استبرای شما پیش بیایند عبارتاند از:
- شدت آسیب چقدر است؟
- چه تواناییهایی را تحت تأثیر قرار میدهد؟
- آیا بیماریهای دیگری وجود دارند که همراه یا به دلیل فلج مغزی کودک من اتفاق بیفتد؟
- چه نوع درمانهایی میتواند به کودک من در آینده نزدیک کمک کند؟
- فرزندم ممکن است به چه نوع خدمات حمایتی، فناوری کمکی یا سایر مداخلات نیاز داشته باشد؟
- چه نوع علائمی را باید رعایت کنم که نشاندهنده مشکلات جدی یا خطرناک است؟
اگر بزرگسال مبتلا به فلج مغزی هستید، ممکن است بخواهید موارد زیر را از ارائهدهنده خود بپرسید:
- با بالا رفتن سن باید مراقب چه علائمی باشم؟
- به چه نوع مراقبتهای پیشگیرانه مخصوص فلج مغزی خود نیاز دارم؟
- آیا درمان یا مداخلات حمایتی جدیدی وجود دارد که ممکن است به بهبود زندگی من کمک کند؟
جمعبندی
فلج مغزی اختلالی پیچیده و مزمن است که در اثر آسیب به مغز در مراحل اولیه رشد رخ میدهد. این وضعیت میتواند تأثیرات متفاوتی بر حرکت، هماهنگی و عملکردهای شناختی فرد داشته باشد. هرچند که فلج مغزی قابل درمان نیست، درمانهای موجود میتوانند به بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک کنند. رویکردهای درمانی شامل فیزیوتراپی، کاردرمانی، داروها و حمایتهای روانشناختی، میتوانند به افراد مبتلا کمک کنند تا به بهترین شکل با چالشهای ناشی از این بیماری روبرو شوند.
با پیشرفتهای پزشکی و نوآوریهای تکنولوژیکی، چشمانداز زندگی افراد مبتلا به فلج مغزی بهبود یافته و افراد بیشتری با فلج مغزی عمر طولانیتر و کیفیت زندگی بهتری دارند. با این حال، میزان تأثیر فلج مغزی از فردی به فرد دیگر متفاوت است و بر اساس شدت علائم و مراقبتهای موجود، میتوان اقدامات مناسب را برای بهبود کیفیت زندگی بیماران در نظر گرفت.
منابع
سوالات متداول
بله، برخی از افراد مبتلا به فلج مغزی میتوانند بهطور مستقل راه بروند. برخی دیگر ممکن است نیاز به استفاده از وسایل کمکی مانند عصا، واکر یا ویلچر داشته باشند. میزان توانایی در راه رفتن از فردی به فرد دیگر متفاوت است و برخی افراد ممکن است به دلیل خستگی یا سایر مشکلات موقت به استفاده از وسایل کمکی نیاز پیدا کنند.
فلج مغزی ممکن است در برخی موارد دارای عوامل ژنتیکی باشد، اما همیشه اینطور نیست. برخی از افراد بدون هیچگونه پیشینه ژنتیکی یا سابقه خانوادگی ممکن است به دلیل آسیب یا حادثهای در اوایل دوران نوزادی دچار فلج مغزی شوند.
خیر، فلج مغزی همیشه بر هوش تأثیر نمیگذارد. در حقیقت، حدود نیمی از افراد مبتلا به فلج مغزی هیچ نوع اختلال شناختی ندارند. این یعنی که هوش آنها تحت تأثیر قرار نمیگیرد. در برخی از افراد مبتلا به فلج مغزی مشکلاتی در نحوه برقراری ارتباط وجود دارد، اما این موضوع به معنای ناتوانی ذهنی نیست.