اختلال سلوک(CD) در کودکان چیست؟
اختلال سلوک یک وضعیت سلامت روانی است که زمانی تشخیص داده میشود که کودکان یا نوجوانان به طور مداوم رفتارهای پرخاشگرانه و ضد اجتماعی از خود نشان میدهند که قوانین یا حقوق دیگران را نقض میکند، بدون اینکه احساس گناه یا نگرانی نسبت به اعمال خود داشته باشند. کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال معمولاً قوانین تعیینشده توسط والدین، معلمان، یا دیگر افراد دارای اقتدار را زیر پا میگذارند و رفتاری از خود بروز میدهند که متناسب با سنشان نیست. برای تشخیص این اختلال، علائم باید حداقل به مدت یک سال ادامه داشته و به اختلالات قابلتوجهی در زندگی و عملکرد کودک منجر شده باشد.
کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک ممکن است در خانه، مدرسه و دیگر محیطها رفتارهای نامناسبی نشان دهند. آنها ممکن است بهطور فیزیکی نسبت به دیگران پرخاشگر باشند، یا با وجود سن پایین به مصرف مواد مخدر یا الکل روی آورند. چنین افرادی ممکن است دیگران را تهدید یا قلدری کنند، دست به دزدی بزنند، آتشسوزی راه بیندازند، از خانه فرار کنند یا رفتارهای دیگری نشان دهند که برای همسالانشان بسیار غیرعادی است.
عوامل مختلفی ممکن است باعث بروز علائم اختلال سلوک در کودکان شود. این عوامل شامل عوامل روانشناختی، عصبی-رشدی، اجتماعی-اقتصادی، محیط خانه، و نحوه تعامل والدین با کودک هستند. ترکیب این عوامل میتواند زمینهای را فراهم کند که به توسعه اختلال سلوک منجر شود.
انواع اختلال سلوک
اختلال سلوک به سه نوع فرعی تقسیم میشود که بر اساس سنی که علائم برای اولین بار ظاهر میشوند، تمایز داده میشوند:
- شروع در دوران کودکی. این نوع اختلال سلوک زمانی تشخیص داده میشود که علائم قبل از سن 10 سالگی نمایان شوند. کودکانی که با این نوع اختلال مواجه هستند، معمولاً از سنین پایینتر، رفتارهایی نظیر پرخاشگری و سرپیچی از قوانین را از خود نشان میدهند. این علائم ممکن است به طور مکرر در محیطهای مختلف، مانند خانه و مدرسه، بروز پیدا کنند. شروع زودهنگام این اختلال میتواند بر رشد اجتماعی و تحصیلی کودک تأثیر منفی بگذارد و نیاز به مداخله و درمان فوری داشته باشد.
- شروع در نوجوانی. در این نوع، علائم اختلال سلوک در دوران نوجوانی بروز میکنند. نوجوانانی که در این گروه قرار دارند، معمولاً در سنین بالاتر از 10 سال و در حین گذار به بزرگسالی، رفتارهای مشکلساز و پرخاشگرانه از خود نشان میدهند. شروع این اختلال در نوجوانی میتواند به مشکلات جدیتری در روابط اجتماعی و عملکرد تحصیلی منجر شود؛ زیرا تغییرات هورمونی و فشارهای اجتماعی در این دوره به تشدید مشکلات رفتاری کمک میکند.
- شروع نامشخص. این دسته به کودکانی اطلاق میشود که سن دقیق شروع علائم آنها مشخص نیست. در این موارد، والدین و معلمان ممکن است در شناسایی زمان دقیق بروز رفتارهای مشکلساز با دشواری مواجه شوند. این عدم وضوح میتواند فرایند تشخیص و درمان را پیچیدهتر کند و نیاز به بررسیهای دقیقتر و گستردهتری داشته باشد.
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) همچنین بین اختلال سلوک با یا بدون «عواطف اجتماعی محدود» تمایز قائل میشود. افرادی که عواطف اجتماعی محدودی دارند، معمولاً بیرحم هستند و احساس پشیمانی یا همدلی نشان نمیدهند. آنها ممکن است به عملکرد تحصیلی یا کاری خود بیتوجه باشند و احساسات سطحی از خود بروز دهند. در برخی موارد، عواطف آنها بهطور عمدی برای دستکاری دیگران به کار گرفته میشود.
علت ابتلا به اختلال سلوک
علت دقیق اختلال سلوک مشخص نیست، اما پزشکان معتقدند که این اختلال ممکن است به دلایل مختلفی از جمله عوامل ژنتیکی، محیطی و بیولوژیکی ایجاد شود.
برخی از علل احتمالی شامل موارد زیر هستند:
- قرار گرفتن جنین در معرض سیگار، الکل یا تغذیه نامناسب در دوران بارداری
- رشد در یک محیط خانوادگی ناسازگار یا محیطی فاقد ساختار و راهنمایی مناسب
- داشتن والدینی با شیوههای انضباطی خصمانه یا ناکارآمد
- قرار گرفتن در معرض رفتارهای منفی والدین مانند مصرف مواد مخدر، الکل یا تجربه خشونت خانگی
- تجربه فقر و استرسهای مرتبط با آن در دوران کودکی
- رشد عصبی غیرطبیعی، که ممکن است ناشی از فعالیت الکتریکی غیرعادی در مغز، تأخیر رشد، تشنج یا آسیب مغزی باشد
- ژنهای ارثی مرتبط با پرخاشگری و رفتارهای ضدقانونی بدون توجه به عواقب و مجازاتها
علائم اختلال سلوک
سیستم تشخیصی فعلی شامل 15 علامت احتمالی است و رعایت معیارهای 3 از 15 علامت یکی از الزامات تشخیص است.
افراد مبتلا به اختلال سلوک ممکن است رفتارهایی از قبیل موارد زیر داشته باشند:
- دروغ گفتن
- دزدی
- مبارزه کردن
- خرابکاری
- تخریب اموال
- آتش زدن
- فرار از مدرسه
- بیتوجهی به قوانین والدین
- تهدید یا ارعاب دیگران
- قلدری نسبت به دیگران
- ظلم به حیوانات
- داشتن یا استفاده از سلاح
- مجبور کردن دیگران به انجام اعمال جنسی
- فرار از خانه
- درگیر شدن در رفتارهای جنسی ناپسند
- استفاده از داروهای غیرقانونی
- نوشیدن الکل
- تجربه مشکلات تحصیلی در مدرسه
عوامل خطر
عوامل خطر ابتلا به اختلال سلوک شامل شرایط و تجربیاتی هستند که احتمال بروز این اختلال را افزایش میدهند. کودکان و نوجوانانی که در معرض خطر بیشتری قرار دارند عبارتاند از:
- دارای تجربه کودکآزاری یا ناملایمات شدید
- با والدینی که مواد مخدر یا الکل مصرف میکنند
- با والدینی که به اختلالات روانپزشکی مانند اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، اختلال نقص توجه و بیشفعالی(ADHD) یا اختلال سلوک مبتلا هستند
- کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیشفعالی یا اختلال نافرمانی مقابلهای
- قرار گرفتن در معرض خشونت خانگی یا خشونت محله
- زندگی در شرایط فقر
- قرار گرفتن در معرض الکل یا تنباکو در دوران جنینی
- ارتباط با گروههای همسال بزهکار
بیماریهای رایج همزمان با اختلال سلوک
بسیاری از کودکان مبتلا به اختلال سلوک با مشکلات دیگری در حوزه سلامت روان یا اختلالات شناختی نیز مواجه هستند. این موارد شامل:
- اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD)
- خودآزاری
- سوءمصرف مواد
- افسردگی و اضطراب
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
- ناتوانیهای یادگیری
کودکان مبتلا به اختلال سلوک ممکن است در آینده بیشتر در معرض خطر ابتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی قرار گیرند.
تشخیص اختلال سلوک
تشخیص اختلال سلوک پس از انجام ارزیابی روانپزشکی صورت میگیرد. این اختلال علائم فیزیکی مشخصی ندارد و هیچ آزمایش تشخیصی خاصی نمیتواند بهطور قطعی وجود آن را تأیید کند. با این حال، در برخی موارد، پزشکان ممکن است برای رد سایر شرایط پزشکی، آزمایش خون انجام دهند.
برای تشخیص دقیق، پزشکان ابتدا به بررسی تاریخچه پزشکی بیمار میپردازند و از وجود یا عدم وجود شرایطی مانند اختلال نقص توجه و بیشفعالی، اختلال نافرمانی مقابلهای، اختلالات خلقی، اسکیزوفرنی یا سایر بیماریهای روانی مطمئن میشوند. همچنین، اطلاعات درباره محیط خانه و مدرسه کودک بسیار مهم است تا مشخص شود آیا کودک مورد بیتوجهی یا سوءاستفاده قرار گرفته یا والدین در حضور او مواد مخدر مصرف میکنند.
والدین، معلمان و سایر بزرگسالان نیز معمولاً با تکمیل فرمهای ارزیابی یا پرسشنامه، اطلاعات ارزشمندی درباره تاریخچه و رفتارهای کودک یا نوجوان ارائه میدهند. در طی ارزیابی روانپزشکی، متخصص به دنبال رفتارهایی است که به حدی جدی هستند که حقوق دیگران را نقض کرده و هنجارهای اجتماعی را زیر پا میگذارند و معمولاً باعث اختلال در روابط کودک یا نوجوان در محیطهای خانه، مدرسه یا سایر مکانهای اجتماعی میشوند.
برای تشخیص اختلال سلوک، بیمار باید در طول 12 ماه گذشته حداقل سه علامت از چهار دسته زیر و حداقل یک علامت در شش ماه گذشته را نشان داده باشد. این چهار دسته شامل موارد زیر هستند:
- رفتار پرخاشگرانه نسبت به افراد یا حیوانات
- تخریب اموال
- دروغگویی، فریب یا دزدی
- بیتوجهی به قوانینی که والدین وضع کردهاند
طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا استفاده میشود، 15 علامت احتمالی برای اختلال سلوک وجود دارد که به چهار دسته بالا تقسیم میشوند.
اگر علائم قبل از 10 سالگی ظاهر شوند، این وضعیت بهعنوان اختلال سلوک با شروع در کودکی تشخیص داده میشود. اگر علائم پس از 10 سالگی ظاهر شوند، تشخیص بهعنوان اختلال سلوک در دوران نوجوانی خواهد بود.
همچنین، برای تشخیص، علائم باید قبل از 18 سالگی شروع شوند، حداقل 12 ماه طول بکشند و موجب اختلال قابل توجه در عملکرد فرد شوند.
به علاوه، کودکان و نوجوانانی که مشکوک به اختلال سلوک هستند، باید یک ارزیابی تحصیلی نیز دریافت کنند تا مشخص شود آیا دچار ناتوانیهای یادگیری هستند یا خیر.
درمان
درمان اختلال سلوک به منظور کاهش پرخاشگری و بهبود تنظیمات عاطفی طراحی شده است. درمانهای زودهنگام، بهویژه با مشارکت والدین و خانواده، اغلب موفقتر هستند.
روشهای درمانی شامل موارد زیر هستند:
- آموزش مدیریت والدین. این رویکرد به والدین آموزش میدهد تا شیوههای فرزندپروری خود را تغییر دهند و به تشویق رفتارهای مثبت در فرزندان خود بپردازند. به والدین یاد داده میشود که بهجای تمرکز بر تنبیه رفتارهای منفی، با ارائه بازخورد مثبت به رفتارهای خوب توجه بیشتری کنند. همچنین به والدین توصیه میشود که دستورالعملهای مشخص و واضح به فرزندان خود بدهند و در صورت نیاز به تنبیه، از تنبیههای متناسب استفاده کنند که به وضعیت بیش از حد سخت نباشند.
- درمان چند سیستمی. این روش کمک میکند تا بیمار در خانه، مدرسه و سایر محیطها بهتر عمل کند. پزشکان نیازهای خاص بیمار را ارزیابی کرده و برای مدیریت اختلال سلوک و مشکلات مرتبط مانند بیشفعالی راهکارهایی ارائه میدهند. این درمانها ممکن است شامل بهبود روابط خانوادگی، پشتیبانی تحصیلی، آموزش مدیریت خشم، مهارتهای اجتماعی و حل مسئله باشد.
- رواندرمانی. درمان فردی برای کودکان یا نوجوانان ممکن است شامل درمان شناختی-رفتاری (CBT) باشد. این رویکرد به بیماران کمک میکند تا بر فرآیندهای فکری خود تمرکز کرده و درک کنند که چگونه این افکار بر رفتارهایشان تأثیر میگذارد، تا انتخابهای مثبتتری داشته باشند. همچنین، مهارتهایی به آنها آموزش داده میشود که به بهبود تعامل با همسالان و اعضای خانواده کمک میکند.
- دارودرمانی. بیمارانی که علاوه بر اختلال سلوک با بیماریهای دیگری مانند اختلال نقص توجه و بیشفعالی یا افسردگی نیز دستوپنجه نرم میکنند، ممکن است از داروهایی که برای مدیریت این شرایط تجویز میشود، بهرهمند شوند. دارو میتواند به بهبود عزت نفس و خودکنترلی بیمار کمک کند و در نتیجه علائم اختلال سلوک را کاهش دهد. به عنوان مثال، ریسپریدون، یک داروی ضد روانپریشی است که به کاهش پرخاشگری در برخی از بیماران مبتلا به اختلال سلوک کمک میکند.
توصیههایی به والدین برای مقابله با اختلال سلوک: رویکردهای جامع و مؤثر
تحقیقات نشان میدهند که مداخلات روانی-اجتماعی، بهویژه در سنین پایین و با مشارکت والدین و خانواده، مؤثرترین روشها برای مقابله با اختلال سلوک محسوب میشوند. این رویکردها شامل برنامههایی است که به والدین، مراقبان و معلمان کمک میکند تا با استفاده از روشهای علمی و رفتاری، راهکارهای مؤثری را برای کنترل رفتارهای کودک و کاهش مشکلات ناشی از این اختلال پیاده کنند.
ش
ایجاد ساختار منظم
یکی از اصلیترین اصول در مدیریت کودکان مبتلا به اختلال سلوک، ایجاد یک محیط پایدار و منظم است. کودکان مبتلا به اختلال سلوک غالباً در مواجهه با تغییرات و محیطهای بدون ساختار به چالش کشیده میشوند. والدین و مراقبان میتوانند با تنظیم روالهای روزمره و قوانین ثابت، به کودک کمک کنند تا انتظارات مشخصی از محیط خود داشته باشد. این روالها میتواند شامل زمان خواب، فعالیتهای روزمره، وظایف خانه و حتی زمانهای تفریحی باشد. وجود این ساختار، کودک را از سردرگمی و اضطراب ناشی از تغییرات ناگهانی محافظت کرده و به او حس امنیت و کنترل میدهد.
اعمال محدودیتهای مشخص
کودکان مبتلا به اختلال سلوک نیاز به مرزهای روشن دارند. محدودیتهای مشخص به آنها کمک میکند تا بدانند چه رفتارهایی قابل قبول است و چه رفتارهایی پیامدهای منفی به دنبال دارد. والدین باید این محدودیتها را با قاطعیت و پیوستگی اعمال کنند تا کودک بتواند به تدریج تفاوت بین رفتارهای مثبت و منفی را درک کند. در این راستا، مهم است که قوانین به صورت واضح، ساده و قابل درک برای کودک تعریف شوند و اعمال شوند. همچنین، هرگونه تخطی از این محدودیتها باید به طور منطقی و با پیامدهای مشخصی همراه باشد.
ارائه دستورالعملهای واضح
کودکان مبتلا به این اختلال اغلب در فهم دستورات مبهم یا پیچیده دچار مشکل میشوند. بنابراین، ارائه دستورات ساده و روشن از اهمیت ویژهای برخوردار است. به جای استفاده از جملات کلی و مبهم، والدین باید دستورات را به صورت مستقیم و قابل اجرا بیان کنند. به عنوان مثال، به جای گفتن «رفتارت را درست کن»، میتوان گفت «الان وقت انجام تکالیف است». این کار به کودک کمک میکند تا بهتر رفتار مورد انتظار را درک کرده و انجام دهد.
تشویق رفتارهای مثبت از طریق پاداش
تشویق رفتارهای مثبت یکی از مؤثرترین راهها برای تغییر رفتارهای نامطلوب است. سیستمهای پاداشدهی به کودک انگیزه میدهند تا رفتارهای مطلوبی مانند همکاری، احترام به قوانین و تعامل مثبت با دیگران را بیشتر بروز دهد. پاداشها میتوانند به شکلهای مختلفی باشند، از تشویق کلامی گرفته تا امتیازدهی یا دادن جوایز کوچک. با تمرکز بر رفتارهای مثبت به جای تمرکز مداوم بر رفتارهای منفی، کودک یاد میگیرد که انجام رفتارهای درست به نتایج مثبتی منجر میشود.
استفاده از زمان توقف (تایم اوت) پس از رفتارهای نامناسب یا طغیان
زمان توقف یا «تایم اوت» یکی از روشهای مؤثر برای مدیریت طغیانها و رفتارهای ناهنجار است. در این روش، کودک به محض بروز رفتارهای نامطلوب از محیط محرک فاصله داده میشود و در یک مکان ساکت و امن قرار میگیرد تا آرام شود و فرصت داشته باشد تا درباره رفتار خود تأمل کند. این روش به کودک نشان میدهد که هر رفتار نادرست پیامدی دارد و او باید مسئولیت اعمال خود را بپذیرد. استفاده مداوم و پیوسته از تایم اوت به کودک کمک میکند تا به تدریج رفتارهای خود را کنترل کند و از تکرار رفتارهای نامطلوب خودداری نماید.
چشمانداز افراد مبتلا به اختلال سلوک
کودکانی که بهموقع و بهطور کامل درمان میشوند، اغلب میتوانند بر اختلال سلوک غلبه کنند. اما کودکانی که عوامل خطر متعددی دارند و علائم شدیدتری نشان میدهند و درمان کامل دریافت نمیکنند، ممکن است با مشکلات رفتاری بیشتری روبهرو شوند و در دوران نوجوانی به اختلالات دیگری مانند افسردگی یا اختلال دوقطبی مبتلا شوند.
در صورتی که اختلال سلوک در کودکی درمان نشود، این افراد ممکن است در بزرگسالی در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت ضد اجتماعی قرار بگیرند. همچنین، احتمال دارد که درگیر مواد مخدر شده و به اختلالات مصرف مواد مبتلا شوند. افراد درماننشده ممکن است رفتارهای خشونتآمیز یا مجرمانه از خود نشان دهند و در برخی موارد در معرض خطر خودکشی نیز باشند.
جمعبندی
اختلال سلوک چالشی پیچیده است که میتواند تأثیرات عمیقی بر زندگی کودکان و نوجوانان داشته باشد. این اختلال، که با رفتارهای پرخاشگرانه و نقض حقوق دیگران مشخص میشود، نیازمند شناسایی زودهنگام و مداخلات مؤثر است. تحقیقات نشان میدهند که درمانهای روانی-اجتماعی میتوانند در بهبود وضعیت این کودکان بسیار مؤثر باشند، به شرطی که والدین و خانوادهها به عنوان بخشی از فرآیند درمان درگیر شوند.
به طور کلی، با استفاده از رویکردهای جامع و منظم، کودکان مبتلا به اختلال سلوک میتوانند به تدریج بر مشکلات خود غلبه کرده و مهارتهای اجتماعی و عاطفی لازم برای یک زندگی سالم و موفق را کسب کنند. به این ترتیب، اهمیت شناسایی زودهنگام و مداخلات مؤثر در کاهش اثرات بلندمدت این اختلال غیرقابل انکار است و میتواند به بهبود کیفیت زندگی کودکان و خانوادهها کمک کند.
منابع