علائم و تشخیص ناتوانی یادگیری در بزرگسالان
گاهی اوقات، ناتوانی های یادگیری افراد در دوران کودکی تشخیص داده نمی شود که این می تواند باعث ایجاد طیفی از مشکلات در بزرگسالی آنها شود، از جمله عدم برخورداری از حمایتی که ممکن است برای زندگی کامل خود به آن نیاز داشته باشند.
ناتوانی های یادگیری بر توانایی افراد در یادگیری مهارت های جدید، درک و پردازش اطلاعات و برقراری ارتباط با دیگران تأثیر می گذارد. با این حال، افراد دارای ناتوانی یادگیری، بسته به نوع اختلال یادگیری، همچنان می توانند به تنهایی کار و زندگی کنند.
تخمین زده می شود که حدود 1.5 میلیون نفر در بریتانیا دچار ناتوانی یادگیری هستند. حدود 1.13 میلیون نفر از این افراد بزرگسالان دارای ناتوانی یادگیری هستند که تقریباً 2.16 درصد از کل جمعیت بریتانیا را تشکیل می دهند.
افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری و خانواده هایشان از حمایت هایی که ممکن است برای داشتن زندگی مستقل نیاز داشته باشند آگاه خواهند شد. همچنین از طریق تشخیص می توانند بهتر درک کنند که چرا برخی چیزها در زندگی آنها دشوارتر هستند یا کمی طولانی تر می شوند.
چگونه بفهمید که دچار اختلال یادگیری هستید؟
به عنوان یک بزرگسال، دانستن یا فکر کردن به اینکه دچار ناتوانی یادگیری هستید می تواند دشوار باشد زیرا سال ها زندگی کردن با آن مشکلات را برایتان عادی می کند.
اگر این ناتوانی های یادگیری خفیف باشند، علائم آنها می تواند نامحسوس باشد، اما در اینجا برخی از علائم وجود دارد که باید مراقب آنها بود.
علائم اختلالات یادگیری در بزرگسالان
- مشکل در درک اطلاعات
- مشکلات ریاضی، خواندن یا نوشتن
- یادگیری مهارت های جدید با سرعت کمتر
- مشکلات حافظه
- مشکلات ارتباطی، مانند آهسته صحبت کردن یا داشتن دایره لغات کم
- مشکل در درک و پیگیری مکالمه
- مشکلات هماهنگی
- درک دشوار مفاهیمی مانند زمان و جهت
چرا تشخیص مهم است؟
بدون تشخیص ناتوانی یادگیری، بزرگسالان ممکن است تا حد زیادی از نیازهای خود بی خبر باشند و مشکلات خود را به دلیل عدم توانایی خود بدانند. این می تواند بر انتخاب شغل آنها تأثیر بگذارد، منجر به عزت نفس پایین و احساس کم ارزش بودن در آنها شود که به نوبه خود می تواند به مسائل عاطفی و روانی مانند افسردگی تبدیل شود.
این اختلالات ممکن است باعث شود که فرد دست از تلاش بردارد و احساس خجالت کند، در حالی که در واقع می توانسته با حمایت درست به اهداف آموزشی یا اهداف دیگر خود دست یابد. دریافت تشخیص به افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری کمک میکند تا حمایت لازم را برای دستیابی به پتانسیل خود، بهبود مهارتهای اجتماعی، یافتن شغل رضایتبخش و زندگی مستقل دریافت کنند.
بدون تشخیص و حمایت مناسب، ممکن است فرد در جنبه های خاصی از زندگی روزمره خود با مشکلاتی روبه رو باشد و دلیل آن را نفهمد. برای مثال، ممکن است شخصی بتواند به خوبی ارتباط برقرار کند، کار و زندگی کند، اما در یادگیری مهارتهای جدید مانند خواندن و نوشتن، توانایی انجام ریاضیات یا پردازش اطلاعات جدید مشکل داشته باشد.
اگرچه اتیسم به عنوان یک ناتوانی یادگیری طبقه بندی نمی شود، اما حدود نیمی از افراد در طیف اوتیسم دارای ناتوانی یادگیری نیز هستند. اوتیسم گاهی اوقات میتواند تشخیص داده نشود، بهویژه در زنان، زیرا معمولاً علائم خود را پنهان میکنند و به همین دلیل ممکن است بدون هرگونه حمایتی که زندگی آنها را آسانتر میکند، زندگی خود را سپری کنند.
تشخیص ناتوانی یادگیری در بزرگسالی
اگر نگران این هستید که شما یا شخصی که می شناسید، مانند یکی از اعضای خانواده تان، ممکن است ناتوانی یادگیری داشته باشد، باید این موضوع را با پزشک عمومی خود در میان بگذارید.
پزشک عمومی می تواند اولین ارزیابی را انجام دهد و اگر معتقد باشد معاینه بیشتر مورد نیاز است، می تواند شما را به یک متخصص ارجاع دهد. متخصص می تواند با ارزیابی عملکرد فکری و رفتار انطباقی شما، اختلال شما را تشخیص دهد.
رفتار انطباقی شامل مهارتهای مفهومی فرد (خواندن، نوشتن، شمارش)، مهارتهای اجتماعی (مهارتهای بین فردی، مسئولیت اجتماعی، عزت نفس) و مهارتهای عملی (فعالیتهای زندگی روزمره، استفاده از پول، ایمنی، کارهای روزمره) است.
عملکرد فکری به توانایی فرد در استدلال، برنامه ریزی، حل مسئله، یادگیری و درک ایده های پیچیده اشاره دارد.
در ارزیابی یک فرد، جمع آوری اطلاعات از سابقه خانوادگی و رفتار او اطلاعاتی حیاتی را فراهم می کند و می تواند به تعیین اینکه آیا معیارهای ناتوانی یادگیری صدق می کنند یا خیر کمک کند.
حتما مطالعه کنید : آشنایی کامل با درمان اختلال یادگیری نوشتن
ارزیابی یک فرد بزرگسال جهت تشخیص ناتوانی یادگیری
برای رسیدن به تشخیص، پزشک عمومی یا روانشناس بالینی ممکن است از شما در مورد موارد زیر سوال کند:
- سابقه خانوادگی و اجتماعی
- تاریخچه رشد
- مشکلات سلامتی در دوران کودکی
- سابقه آموزشی
- سابقه پزشکی و داروهای فعلی
- مشکلات مربوط به سلامت روان
- تفسیرهای خانواده از مشکلات فرد
- ارزیابی های شناختی قبلی
- بینایی و شنوایی
- مشکلات حرکتی
- فرهنگ
عواملی که هنگام ارزیابی رفتار فکری در نظر گرفته می شوند عبارتند از:
- محیط – تست ناتوانی یادگیری باید در اتاقی با نور خوب، ساکت و عاری از حواس پرتی انجام شود.
- سلامت روان - اگر فرد مضطرب است، ارزیابی نباید انجام شود.
- دارو - از آنجایی که داروها (قانونی یا غیرقانونی) ممکن است بر عملکرد فرد تأثیر بگذارند، باید در طول ارزیابی در نظر گرفته شوند.
- خستگی - خستگی عملکرد را کاهش می دهد، بنابراین ارزیابی ها نباید زمانی انجام شود که فرد خسته است.
- انگیزه – برای اینکه نتایج آزمون معتبر در نظر گرفته شود، مهم است که فرد در طول فرآیند بهترین عملکرد خود را ارائه دهد.
- تلاش - ممکن است در طول ارزیابی فرد عمداً برای دستیابی به مزایا، خدمات یا فعالیتهای خاصی که باید در نظر گرفته شود، کم کاری کند.
- زبان، فرهنگ و قومیت – اگر زبان اول فرد انگلیسی نیست، روانشناس باید هر گونه تفاوت فرهنگی را بررسی کند، سعی کند تفاوت های مرتبط را درک کند و از مشکلات در تفسیرها آگاه باشد.
- اختلالات حسی و سایر اختلالات - عملکرد شناختی ضعیف را می توان به برخی از مشکلات فیزیکی، زبانی و/یا حسی نسبت داد.
عواملی که در ارزیابی رفتار انطباقی در نظر گرفته می شوند:
هدف ارزیابی رفتار انطباقی این است که مشخص شود فرد تا چه حد می تواند مستقل عمل کند.
این اطلاعات در حالت ایده آل باید از افرادی باشد که فرد را به خوبی می شناسند و با نحوه عملکرد آنها در زندگی روزمره آشنا هستند.
علاوه بر این، برای آزمایش مهارتهای مفهومی مانند خواندن، املا و شمارش، ممکن است فرد با استفاده از آزمونهای خاص این مهارتها ارزیابی شود.
منبع محتوا : homecare